چشم دریایی تو ای لیلا باعث اعتبار آبی شد
آسمان خم شد و مرا بوسید ، بعد حتا ستاره آبی شد
ناگهان ابر نحس رنگ سیاه تند آمد سوار آبی شد
از همان لحظه جاده خوشحال است چون دوباره رفیق پیدا کرد
جاده ای که به زور حکم سراب صاحب ِ اختیار آبی شد
دل به جاده زدم ولی جاده دل به امثال من نمی بندد
من خودم خون سرخ جاده شدم و دلم بی قرار آبی شد
تا همین چند سال پیش از این رنگ آبی نشان نفرت بود
چشم دریایی تو ای لیلا باعث اعتبار آبی شد
تا همان ساعتی که ابر سیاه آمد و گند زد به زندگیم
چون پس از آن نگات خونی شد ، هر مژه بند دار آبی شد
بعد شد این جهان جهنم من آسمان هم غریبه شد که… ، چرا
رنگ دریا برای من سرخ است یا گل سرخ خار آبی شد؟
[]
این جهنم حکایت من بود ، تا دو شب پیش…
نه ، همین دیشب
دست من رفت سمت خودکارم ، چشم لیلا دوباره آبی شد
حجت عسکری
ناگهان ابر نحس رنگ سیاه تند آمد سوار آبی شد
از همان لحظه جاده خوشحال است چون دوباره رفیق پیدا کرد
جاده ای که به زور حکم سراب صاحب ِ اختیار آبی شد
دل به جاده زدم ولی جاده دل به امثال من نمی بندد
من خودم خون سرخ جاده شدم و دلم بی قرار آبی شد
تا همین چند سال پیش از این رنگ آبی نشان نفرت بود
چشم دریایی تو ای لیلا باعث اعتبار آبی شد
تا همان ساعتی که ابر سیاه آمد و گند زد به زندگیم
چون پس از آن نگات خونی شد ، هر مژه بند دار آبی شد
بعد شد این جهان جهنم من آسمان هم غریبه شد که… ، چرا
رنگ دریا برای من سرخ است یا گل سرخ خار آبی شد؟
[]
این جهنم حکایت من بود ، تا دو شب پیش…
نه ، همین دیشب
دست من رفت سمت خودکارم ، چشم لیلا دوباره آبی شد
حجت عسکری